گیوتین طلاق خلعی
صحبت از عشق نیست
صحبت از حرمت و وقار و کرنش نیست
صحبت از
پنجه های مردی ست
بر گلوی زنی
وفریادیست
که دارد کم کم خفه می گردد
و حقی
که با فشار پنجه ها بر حلقوم زن
دارد محو و نابود می گردد
صحبت از اجرتی ست بر پایانیه کار
دقیقا از دفن بربریت
ودفاع از نوری... از شکوه یک آزادی ست
که گوشۀ کوچک آن ... حقوق انسانی زن
صحبت از فردایی
برای شکوفایی کودکان
صحبت از محوستم در دفاتر قانون است
محو سلطه بر زنان
که ثبت در تاریخ
از بردگان زمین در تمام زمان مدنیت
تنها دفاع از یک زن نیست
نفرت از قانونی کریه وضد انسانی
در تپش روزانۀ
با نام عدم حق طلاق برای بردگان
یا طلاق خلعی
درقانون طلاق خلعی
تحقیر زن به عنوان یک انسان
گیوتینی ست
که سر تصمیم گیرندۀ زن معترض را
از تمامی حقوق انسانی او
جدا می سازد
بعد از سالیان دراز
کار بی اجرت ومزد... بی فرزند
او را به برهوت فقر وبی پناهی
ساقط و
و فریادش را علیه تحقیر وستم
در گلو... خفه می سازد
سزای اعتراض او مرگ
ویا سقوطی به ژرفای فقر و فاجعه
فرح نوتاش
تهران تیر 1372
www.farah-notash.com Book 4