همطرازی در تحلیل های مربوط به اوکراین
فرح نوتاش جبهۀ جهانی ضد امپر یالیست قدرت زنان 11 مارس 2022 وین
اگر چه امروز دیگرسازمان و گروهی جرات ندارد خود را مائوییست معرفی کند، ولی با
چار چوب مائوئیستی تحلیل های بسیاری، تحت عنوان های نوین و انقلابی سعی در ورود دارند.
آرشیو رسانه های امپریالیستی، با ارقامی بین 48 میلیون تا 58 میلیون کشته، در قحطی بزرگ چین، و سپس در انقلاب فرهنگی و …، مائو را بزرگترین جنایتکار تاریخ معرفی می کنند.
صحبت از تعداد ارقام نیست. واقعییت مرگ گستردۀ مردم چین، به دلیل تصمیم های نادرست سیاسی مائو، اصل غیر قابل کتمان است.
افکار سیاسی مائو نه تنها باعث مرگ میلون ها چینی شد، کشتار عظیم 7-5 میلیونی از 8 میلیون جمعیت کامبوج، بین سال های 1970 تا 1975، در ایام رهبری مائو در چین تا 1976، توسط پول پوت و خمرهای سرخ مائوئیست ، تحت حمایت مالی چین، نیز باید به افزوده شود.
و بزرگترین فاجعۀ جهانی، حتا بزرگتر از قحطی بزرگ در چین، نفوذ افکار مائو به عنوان افکار سوپر انقلابی در میان چپ جهان، که به تضعیف وپرکنداگی و اضمحلال قوای چپ جهان منتهی شد، نیز نباید از صدر ارقام حذف شود.
اگر چین به رهبری مائو، از نظام فئودالی و نیمه مستعمره رها شد ولی جهان با افکار مائو بیش از نیم قرن در سیاه چاله تفرقه فرو رفت. از گفته های مائو، نفوذی های
امپر یالیسم در میان چپ، برای ایجاد تفرقه بهره برداری شدید کرده و چپ جهان را در خورۀ عظیم درونی گرفتار کردند.
اگر چه ورود روسیه به افغانستان به دعوت دولت افغانستان بود، مثل سوریه، ولی همسوی مائوئیست های افغانستان، مجاهدین آمریکایی، و رژیم ملایان ایران، نزدیک به نیم قرن دیگر، شانس غارت را برای آمریکا هموار کرد.
انقلاب چین و تمام انقلابات ضد استعماری در آسیا و آفریقا و بقیه جهان با پشتیبانی و حمایت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به موفقیت نائل آمدند. در نتیجۀ این انقلابات، دوستی و هم پیمانی ملل با روسیه تداوم یافت. ولی در مورد چین داستان از نوع دیگر بود.
مائو “طرح جهش بزرگ رو به جلو” را ، برای صنعتی کردن سریع چین، قبل از اجرا با استالین در میان گذارد. و استالین آن را رد کرد. و این اولین گام جدایی چین از روسیه بود. سال ها بعد وقتی طرح مائو با شکست کامل، به مرگ میلیون ها چینی از گرسنگی انجامید، دیگر استالین زنده نبود تا بتواند از مائو انتقاد کند! ولی مائو، بجای انتقاد از خود و عقب نشینی، دست به انحرافات دیگر زد و نتیجۀ همه شکست های دیگر بود. و در این میان تا توانست دشمنی با روسیه راترویج داد . کلمه سوسیال امپریالیست از ساخته های اوبرای ضربه زدن به روسیه بود. که نفوذی های آمریکا در میان چپ ، بشدت از آن سوء استفاده کرده اند.
بدون شک اتحاد جماهیر شوروی از زمان خروشچف (اوکراینی )، با انحرافاتی از قبیل هدیه کریمه روسیه، به اوکراین، روبرو بوده. ولی تضعیف روسیه به عنوان اولین کشور سوسیالیستی در جهان،از خواسته های آمریکا در میان چپ بوده است.
کلمه سوسیال امپریالیسم، چون کلمه ناسیونال سوسیالیسم، به لحاظ ترکیب اضداد از نظر فلسفی غلط محض است. ولی شکست مائو در کوره های فولادی روستاها، راهنمای او در لطمه زدن به اتحاد جماهیر شوروی بود. این کلمه غلط چون سقز، هنوز در دهان مائوئیست ها می چرخد و خود واقف به عمق خدمت به امپریالیسم نیستند.
همانطوری که از تروتسکی،امپریالیست ها، بخصوص بریتانیای کبیربه نفع خود
شدیدا بهره برداری کرده است، از مائو هم به عنوان مخالف دیگر، برای ایجاد تفرقه
بین چپ جهان ، امپریالیسم آمریکا بهره برداری کرده و هر روز گروه جدیدی را با نام سوپر انقلابی دیگر وارد دنیای سیاست می کند. و کار همه این ها پاشیدن خاک در چشم مردم بوده و هست. و با خواندن سوسیال امپریالیسم در زمان اتحاد جماهیر شوروی و اکنون با خواندن امپر یالیسم روسیه، بزرگترین کمک را به امپر یالیسم آمریکا کرده و می کنند. و با همتراز جلوه دادن روسیه و آمریکا، نیمی از بار نفرت مردم جهان را از آمریکا به روسیه منتقل می کنند. و این بزرگترین خدمت به امپریالیسم آمریکا است.
آنان با پیشوند ها و پسوند هایی چون نوین و انقلابی، سعی در جذب کارگران و روشنفکران بسوی خود دارند. و حال آنکه با تضعیف نیروهای مثبت در جهان، و همطراز کردن آنان با امپریالیسم آمریکا، از واپسگراترین نیروها هستند.
آن ها از مفاهیم امپریالیسم و صهیونیسم فاکتور می گیرند. آنان چون تروتسکیست ها فقط یک هدف دارند. تبه کردن عمر و نیروی انقلابیون و بخشیدن طول عمر به
امپر یالیست ها. در این راه نیم قرن موفق داشته اند.
جالب این که بسیاری از افراد صادق نیز فریب آنان را خورده و با چار چوب ارائه شده توسط آنان تحلیل های خود را طراز می کنند.
ولی مارکسیسم لنینیسم نیازی به نو شدن و انقلابی شدن ندارد. خود نو و انقلابی است.
در مورد اوکراین، همه ضد جنگ هستند. ولی کمتر کسی ضد ناتو است. و چون
جنگ روسیه در اوکراین ، جنگ ضد ناتو و آمریکا است. از این رو نفوذی های نوین و انقلابی آمریکایی با وقاحت سعی در کتمان اهداف واقعی این جنگ دارند. و مطالب نامربوط دیگر را مطرح می کنند. و نمی خواهند مردم بدانند که روسیه 15 نیرو گاه اتمی اوکراین را دارد خنثی می کند. و نمی خواهند ببینند که روسیه کاشف 32 آزمایشگاه سلاح بیولوژیک آمریکا در اوکراین شده است. که با افشای آن، تمام رسانه های جمعی روسیه در اروپا بر چیده شده است. و نمی بینند که آمریکا اوکراین را مرکز انواع سلاح های اتمی و و بیولوژیک برای نابودی کل زمین کرده است و امروز ارتش روسیه و اوکراین، در حراست از آنان با هم همکاری می کنند. چطور می توان انقلابی بود و چشم بر این همه واقعیت های مهم بست؟
اگر آمریکا، ایران و کرۀ شمالی را، برای داشتن پایگاه های هسته ای و ممانعت از سلاح های هسته ای این همه سال تحریم نمی کرد، شاید می شد تعابیر دیگر را قبول کرد. ولی امروز روسیه مشت بسته آمریکا را باز کرده و باید مورد حمایت تمام کسانی که از آمریکا ضربه خورده اند قرار بگیرد. چشم بستن بر روی این واقعیت ها و بی طرف در مقابل ظالمین ایستادن کار انسان با وجدان نیست.
حال امریکا دارد نقشه حمله شیمیایی توسط فاشیست ها را می ریزد. و بی بی سی، در هوار است که آمریکا حمله شیمیایی روسیه را هشدار می دهد. روسیه جنگی با مردم اوکراین ندارد، که بخواهد حملل شیمیایی بکند. این آمریکاست که این همه فتنه بر سر مردم اوکراین آورده .و هرحملۀ شیمیایی کار آن بوده و هست.
روسیه پهناورترین کشور جهان است. نیاز به خاک ندارد. ولی نیاز به امنیت کشورش دارد. شوینیست خطاب کردن روسیه، صرفا برای کمک به آمریکا از طرف نفوذی ها ی
نوین و انقلابی است.
در جایی که بجز 5 کشور اصلی،هیچ کشور دیگر اجازه داشتن سلاح هسته ای ندارند، به چه دلیل آمریکا، پنهانی اوکراین را مجهز به تسلیحات هسته ای و بیو لوژیک کرده است ؟ شعار ضد جنگ در این مرحله، شعار توقف پاکسازی اوکراین از این همه تسلیحات توسط روسیه، و به نفع آمریکا است. در ثانی اگر آمریکا پایبند توافقنامه بود که کار به
این جا نمی کشید. صحبت با آمریکا صحبت با باد است. این توافق نامه ها ی سرکاری بدرد ملل نمی خورند.
آمریکا طبق توافق 1991 باید ناتو را همزمان با پیمان ورشو لغو می کرد. حال بعد از 30 سال ، ینس استولتنبرگ رئیس ناتو با وقاحت کامل می گوید، اگر روسیه می خواهد ما به کشورش نزدیک نشویم؟ جواب ما این است: ما نزدیک تر می شویم.
پس در این جا روسیه با قلدرانی مبارزه می کند که به هیچ زبانی جز زبان زور آشنایی ندارند. روسیه در جنگ با مردم اوکراین نیست. سند : میلون ها اوکراینی که راهی ممالک دیگرند. سند: مردان اوکراینی که علیه روسیه نمی جنگند. و اروپا، مزدورانی را برای کمک به فاشیست های وارد اوکراینی کرده است. سند :همکاری ارتش اوکراین با ارتش روسیه در حراست از پایگاه های اتمی در اوکراین.
چین امروز، برعکس زمان مائو، با روسیه دوست است. حزب کمونیست چین با روش سرمایه داری چین را اداره می کند. و روسیه اگر چه نیز با روش سرمایه داری اداره می شود ولی ویژگی های امپریالیستی نداشته و ندارد. و دوستی این دو کشور می تواند آینده ای روشن، برای انسان ترسیم کند.
مارکسیم لنینیسم، نو و انقلابی هست، نیاز به زائده های نوین و انقلابی ندارد
مائو زدایی از ذهن چپ جهان راه نجات زحمتکشان
نابود باد امپریالیسم آمریکا و نفوذی هایش میان چپ
womens-power.farah-notash.com
www.farah-notash.com
Women’s Power