نقدی بر حقوق آذربایجان توسط ا.شیری و جواب
فرح نوتاش : جواب با رنگ قرمز
Von: Ibish Shiri
An: news@farah-notash.com
Datum: Heute 00:24
رفیق فرح گرامی!
یادداشت شما: «حقوق آذربایجان و راه دستیابی به آن»، هیچ سندیتی ندارد. آن، شامل یکسری شعار خالی از محتوا و بی اعتبار است و دیگر هیچ.
با درود و سپاس از اظهار نظرتان،
در رابطه با سندیت محکم اظهاراتم، استناد به یک واقعیت آشکار کافی است. تکیه علیوف با اردوغان،و فضاحت ماجرا تا جایی است که علیوف در تمام گفتگوهای خود با دولت های میانجی، خواستار شرکت مستقیم ترکیه در گفتگو ها بوده است. در واقع تبدیل به نوچۀ اردوغان شده است. اردوغان یکی از فاسد ترین انسان های امروز زمین است. از ویژگی های بسیار بیماراو، بعد از عضویت در ناتو، و داشتن افکار شدیدا بیمار از مخلوط اخوان المسلمین و پان ترکیستم، شارلاتانیزم وحشتناک، جاه طلبی، حرص، حیله گری، تهاجم ، اشغالگری و قصاوت را می توان نام برد. پهن کردن بساط بسیار گستردۀ مساجد ترکیه در اروپا، فاجعۀ انسانی سوریه را به بار آورده است. در آذربایجان ایران سال هاست شاهد نفوذ این سموم به نام گرگ های خاکستری و افراختن پرچم ترکیه هستیم. فاشیسم و ناسیونالیسم و پان ترکیسم و پان اسلامیسم همه در مقابل مارکسیسم قرار دارند. و با اغماض این همه فساد فکری نمی توان خود را مارکسیست نامید.
بخش اعظم بدبختی ملت ایران در غرب و جنوب غربی به خاطر بستن رود فرات توسط اردوغان برای ایجاد دریاچۀ تفریحی”دورو سو” بوده است. تمام هموطنان جنوبی ما که به خاطر خشک شدن بستر رود و ایجاد ریز گردها به کپر نشینی در حاشیه تهران روی آورده اند ، همه از برکت زیاده خواهی اردوغان دوست نانجیب علیوف است.
تمام مصیبت های سوریه بواسطۀ شرکت فعال اردوغان در دسیسه های اسرائیل -آمریکا و غارت همه جانبۀ او انجام شده است. پای خود را تا لیبی هم دراز کرده. ودر مرمت آثار زمان عثمانی در لیبی است!! و اسلامیست های خود پرورده را در دخالت در امور لیبی بکار می گیرد. دردنامۀ سیاست داخلی اردوغان را باز نمی کنم.علیوف دوست نا نجیب ترین مرد جهان، اردوغان است. همین برای افشای هویت او کافیست .
اول- بنا به تأئید دوست و دشمن، آذربایجان آغازگر دور جدید جنگ قره باغ نبوده است.
چرا بوده ، چون اوست که تقاضای پیوستن سرزمین هایش را دارد. ارمنستان که تقاضایی ندارد . هر چه را که می خواهد دارد.
آذربایجان به جنگ دفاعی پس از آن دست زد که در 27 سپتامبر ارتش ارمنستان شهرهای قازاخ و تووز را که اصلا ربطی به قره باغ ندارند، زیر آتش توپخانه گرفت و موجب تلفات انسانی از شهروندان غیرنظامی و خسارات مالی گردید. «پس شروع کنندۀ جنگ» آذربایجان نبود.
واقعیت مستند و محکم این است که آذربایجان به جرگۀ جنگ افروزان شناخته شده “اسرائیل، اردوغان، آمریکا ” پیوسته است که عامل تمام تشنج و جنگ در خاور میانه اند. و 10 موشکی که به طرف ایران پرت کرده نیات پلید او را آشکار می کنند.
دوم- از سال گذشته که باند جدیدی از راه انقلاب رنگی (با مدیریت سیاسی، مالی، تشکیلاتی جورج سورس) به نخست وزیری پاشینیان بر ارمنستان حاکم گردید، به قصد گشودن راه گشترش ناتو به سوی شرق و تنگ تر کردن حلقه محاصره روسیه و ایران، به چنین عمل دست زد بدون اینکه محاسبه دقیقی کرده باشد. جنگ اخیر در قره باغ و انقلاب نافرجام رنگی در بلاروس یکی از آخرین قطعات پازل محاصره است.
اگر جورج سورس در هر جا تخمی کاشته باشد، شاخ و برگش در آذربایجان رویده و رو به گسترش است!
سوم- ترکیب جمعیتی قره باغ تا سالها 90 قرن گذشته 70 به 30 بود. اما بعد از آن، در اثر پاکسازی قومی و بمنظور ایجاد منوملت، تمامی آذربایجانیها یا به قتل رسیدند یا رانده شدند. این را هم جهت اطلاع بعرضتان برسانم تا سالهای نخست انقلاب اکتبر 70 درصد جمعیت شهر ایروان را آذریها (ترکها) تشکیل می دادند. اما امروزه نه فقط در قره باغ، حتی در ارمنستان یک آذری هم باقی نگذاشته اند. این در حالی است که در آذربایجان هنوز هم هزاران خانواده مختلط (ارمنی- آذری، ارمنی- روس و غیره) زندگی می کنند.
و در تبریز هم ارمنی ، آسوری و فارس و ترک کنار هم کار و زندگی می کنند. و این به دلیل شرایط مناسب تر اقتصادی است. شاید در ارمنستان شرایط اقتصادی چنان دعوت کننده نیست والا آذری ها نیز در آنجا می ماندند. مردم که با هم دشمنی ندارند.این دولت های حریص اند که آغازگر جنگ هستند.
نکته جالب دیگر اینکه، حتی نام پایتخت ارمنستان (ایروان) هم آذری، بعبارت دقیق تر، فارسی است. ایروان همان «روان» است. اما چون در زبان ترکی هیچ اسم، واژه یا کلمه ای وجود ندارد که حرف اولش «ر» باشد. ترکها به اول هر کلمه ای که با حرف «ر» شروع می شود، یک حرف «اِ» اضافه می کنند. شاید در ایران شنیده باشی که ترکها مثلا به رحیم، رضا، رسول، رحمان و… می گفتند: اِرحیم، اِرضا، اِرسول، اِرحمان و…
متاسفانه در گذشته حکام ایران به همه جا لشگر کشی می کردند و کشور گشایی می کردند. و این از افتخارات ایرانیان شده است!! جنگ هزار سالۀ ایران و ترکیه بر ای سلطه بر ارمنستان !! حضور ارامنه در آن خطه حقیقی و حقوقی بوده وهست.ریشه یابی شما از نام ایروان، فقط سند تجاوز فرهنگی می تواند باشد.
چهارم- این جنگ را نمی توان بطور تجریدی و انتزاعی مورد تحلیل و بررسی قرار داد. علل آن با همان علل و عواملی پیوند دارد که به فاجعه سالهای 1990 (انحلال اتحاد شوروی و تجزیه جمهوری های متحد) انجامید.
تسخیر منابع نفت و سلطه بر مجرای عبور خط لوله های نفت از قره باغ به اروپا و فروش انحصاری نفت می تواند مهمترین ریشۀ خواست جغرافیایی امروز قره باغ برای حریصانی چون اردوغان باشد. که از هم اکنون خود را دعوت کرده ، دو دولت و یک ملت راه انداخته. که با نوکر صفتی علیوف ، دو ملت و یک دولت شده است!
پنجم- تا کنون هیچ سند و مدرکی دال بر شرکت تروریستهای داعشی در این جنگ از سوی هیچ دولتی ارائه نشده،
چرا اردوغان هر جا که هست، فتنه هم آنجا با همان سوریه ای هایی که اردوغان بردۀ خودش کرده هست. و دولت ها کمتر وضع هم را بلند می گویند.
این ادعاها را فقط دستگاه تبلیغاتی ارمنستان آگاهانه بطور غیرمستند مطرح می کند. هدف این تبلیغات هم داستان همان دزد است که در حین فرار داد می زد: «آی دزد، آی دزد، دزد را بگیرید»! کما اینکه آذربایجان هم مدعی است که پ ک ک و نیروهای کرد و ارمنی سوریه در جبهه ارمنستان بر علیه آذربایجان می جنگند. هر دو ادعا شاید هم واقعیت داشته باشد، اما ماهیت جنگ را بر اساس شرکت این یا آن دسته در کدام سوی جبهه تعیین نمی کند. جنگ قره باغ از سوی ارمنستان اشغالگرانه، از سوی آذربایجان آزادیبخش محسوب می شود. نکته این است که آذربایجان در خاک خود می جنگد نه در اراضی غیر!
در اول مقاله ماهیت جغرافیایی قره باغ که درخاک آذربایجان است آورده شده است. ولی امروز آذربایجان نزدیک به یک قرن خود مختاری قره باغ به دستور اردوغان دارد نادیده می گیرد.
ششم- مسئله داعش و ارائه خدمات سکس به آنها و غیره یک پدیده همه جایی است و تنها به آذربایجان مربوط نمی شود نه همه جایی نیست. از مردان چچن بیشتربرای جنگ و زنان آذربایجان بیشتر برای صیغه سوء استفاده شده است. .و عامل همه اینها نه ارمنی، نه آذری، نه مسیحی، نه مسلمان و نه غیره است. همه این فجایع زیر سر امپریالیسم هار است. بله همه این ها را می دانیم ولی هرگز نباید خدمت دهندگان را از قلم بیاندازیم .
هفتم- پس از شروع دور جدید جنگ، دولت آذربایجان طبق موازین و قوانین همه پذیرفته بین المللی و چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، حق آزادسازی اراضی خود را مطرح و احیا کرد. این جنگ، نه جنگ دینی است و نه جنگ نژادی، بلکه جنگ ارضی است و احیای حق حاکمیت ملی از سوی آذربایجان است. پس آغاز کنندۀ را مطرح کردید! ولی باید دانست. آذربایجان در جهت منافع اردوغان و امپریالیسم جنگ را آغاز کرده است. این جنگ ، به خواست امپریالیسم حالا من و شما با رژیمها حاکم بر آذربایجان یا ارمنستان مخالف باشیم یا موافق، این امر دیگری است که توفیری در ماهیت جنگ نمی کند. مگر درموارد دیگری که مقاله نوشته می شود جز از دادن حقیقت به خواننده ، نویسنده کار دیگری می کند؟
هشتم- «کشتار دانشمندان هسته ای ایران توسط اسرائیل، از مجرای نفوذی آذربایجان»، ادعای بی سندی است که اساسا پان ایرانیستهای ایران به قصد منکوب کردن مطالبات ملی و جلوگیری از احقاق حقوق ملی خلقهای کشور، بویژه، ترکها، که قریب نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، تبلیغ می کنند. سیاست دولت آذربایجان ربطی به مردم آذری ایران ندارد.
نهم- بنظر شما چون آمریکا به زور خاک سوریه را اشغال کرده، حال، خارج نمی شود یا اسرائیل بلندی های جولان سوریه را ترک نمی کند، پس، ارمنستان هم حق دارد خاک آذربایجان را همچنان در اشغال خود نگه دارد؟ این چه منطقی است؟ حالا، یک جنایتکار فرار کرد، دم به تله نداد، بقیه جنایتکاران هم نباید مجازات شوند؟ این چه استدلالی است که شما می کنید؟
مسئله اینجا آذربایجان نیست. همان جنگ افروزانی که در همان کشور ها آن کار ها را کرده اند ، حال با جلو انداختن آذربایجان در حال پهن کردن همان بساط در این جا هستند. والا چه چیزی بهتر از احترام به تمام مرز ها؟
اردوغان کیست که این همه در تمام امور ممالک فضولی می کند. پس کار سازمان ملل چیست؟
چون بیشتر نمی خواهم مزاحم وقت ذیقیمت شما بشوم، به همین نکات بسنده نموده، برای شما تندرستی و موفقیت آرزو می کنم.
اتفاقا نگران شما بودم و در صدد بودم از حالتان جویا شوم که خود پیش دستی کردید. شاد وسر افراز باشید
با احترام
فرح نوتاش