سید علی
بشکن بشکنه بشکن من نمی شکنم و بشکن
سید علی سید علی سید علی قیافه نگیر تو هیچی نیستی
عباتو...عباتو عباتو باد نده...باد نده در صدر لیستی
لطفت زلزله آوار وجودت مظهر آزار
تویی تو دشمن ایران شغلت غارت پنهان
حرفات حرف تو نیست دستور انگلیسیست
حرف مفت نزن... سید علی دهن بند حاضره... سید علی
این جا بشکنم یار گله داره اون جا بشکنم یار گله داره میار
انگلیس... انگلیس بانی حیله فتنه...پای سودش بیاد میکنه پیله
زهر خالیه با ادویه نوکرانشون تو حجتیه
باشد که ولایتی ماهر سی سال جهنمی مشاور
کلاف حیله ها زهم دریده وقته ...وقت اجلش فرا رسید
پنج برادرون لاریجانی سواره کشتی وداع با... داره فانی
اینجا بشکنم یار گله داره اونجا بشکنم یار گله داره
ملا ملا ملا آدم که نه ...هیولا
رشدش سرطانی فکرش عهد بوقی عوضی گر چه که دانی
عزیزم دولا نشو دولا نشو ملا یهو سوار میشه
ملا راه نمیره همیشه خر سوار میشه
ملا ملا ملا راه نمیره دوالپا
اینجا بشکنم ...بشکن اونجا بشکنم ... بشکن
دشمنی کردین با کارگران دشمنی کردین با برزگران
دشمنی کردین بادانشجویان وزنان رسیده دشمنی تون به کودکان
دیگه تمومه کا رتون شده پایان راهتون
کلافه اس مجتبی فکر فراره رنگش پریده چه بی قراره
رسیده اتوبوس ایستگاه آخر پیاده دومین ناکام...ولیه عهد سید عل
اینجا بشکنم یار گله داره اونجا بشکنم یار گله داره
یالا...یالا یالا.... یالا سپاهی ارتشی پلیس بسیجی
معطلش نکن یار گله داره ملت بیش از این طاقت نداره
تو بلند نشی ملت پا میشه ملت که پاشه... چه ها که میشه
کل ماشین حکومتی داغون میشه همۀ دورو برا حاشیه ها نابود میشه
گفته باشم... یعنی انقلاب میشه یعنی همه چی... زیر و رو میشه
پس ...مجلس حرامیان بچه بازو معطلش نکن به توپ ببندش
شورای عجوزگان بچه بازو بی معطلی ...به توپ ببندش
تشخیص مصلحت بی مصلحت ... توپ
مرغ پر بسته شدیم وخسته شدیم چقدر بگیم چقدر بگیم خسته شدیم
نه شاه می خوایم نه ملا نه طاعون و نه وبا
بشکن بشکنه ..بشکن من نمی شکنم بشکن
یادت نره والا یادت نره بلا
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بمونه ملکه انگلستان هنوزخیلی جونه
ببخشید یک کمی که بچه سال نیست کودک زاده فقر... و بی سرپرست نیست
معطلش نکن یالا نرخش شب عیدی ...یهومی کشه بالا
بشکن بشکن بشکن من نمی شکنم بشکن
رژیمش سر نگون ملا روزشاهیش تموم بلا
بعد از سی و پنج سال بازرسیدیم سر کوچه اول
استقلال و آزادی عیدی ماست همراه با رهایی از نون و ماست
جام حوصله لبریزه دیگه گذشته است زجان... داره میگه
می شکنم ...و می شکنم گردن... ملا می شکنم
دست نزنید به بچه ها دست دراز و می شکنم
فرح نوتاش آذر 1392
دوالپا موجودی افسانه ای در قصه های قدیم ایران است . دوالپا دارای دو پای بدون استخوان بوده و چون نمیتوانسته راه برود همیشه با مکر و حیله سوار کول جوانان با عواطف انسانی می شده و لی وقتی جوان خسته می شده ، او پایین نمی آمده و با جوال دوز جوان را آزار می داده است. هرگز در هیچ قصه ای جوانی تسلیم دوالپا نشده است. ابتکارات گوناگون جوانان برای رهایی هدف قصه گویان بوده است.