خط سوم چیست

جبهۀ مردم برای نجات ایران ـ خط سوم ـ نه ملاـ نه آمریکا

فرح نوتاش ـ اعلامیه شماره 132

15.10.2024

خط سوم چیز تازه ای نیست . در طی تاریخ، هر گاه دو نیروی روبروی هم، مورد رای و نظر نیرویی دیگر نباشد، آن نیرو دیگر، با مطرح کردن دیدگاه خود، راه تازه ای را، که خط سوم، یا نیروی سوم است می گشاید.

در شرایط کنونی امپریالیست آمریکا واقمارش و ایرانیان وابسته به آمریکا، نیروی یک

و رژیم ملا نیروی دوم

و تمام آنانی که ضد هر دو نیروی اول و دوم هستند نیرو یا خط سوم خوانده می شوند.

خط سومی ها متشکل نیستند. ولی همه ضد جنگ اند و در تمام مقالات شان همسویی، کاملا نمایان است. و همین همسویی به وحدت آنان خواهد انجامید.

خط سوم خواهان شخصیت ملی، استقلال و آزادی های سیاسی و اجتماعی و فردی وعدالت اجتماعی است. نمی توان با گرایشات آمریکایی و اسرائیلی خود را خط سوم نامید. چون با اولین حرکت، گرایشات جانبدارانه به امپریالیسم هویدا می شود.

اکنون اسرائیل در دمیدن به تنور جنگ با ایران است. و آمریکا با این که از وجود رژیم ملا راضی و بهرمند است، و روابط تنگاتنگ زیرزمینی همچنان دائر بوده و هست، ولی اسرائیل را با انواع اسلحه انبار می کند. هم اسلحه می دهد و هم از مردم غزه دفاع می کند! و جهان ناظر این دوگانگی مضحک است. و رژیم ملا بدون این که بخواهد به عرصۀ این جنگ کشیده می شود.

جنگ به نفع ملت ایران یا هیچ ملت دیگری نیست. ولی جنگ افروزان استعمارگر،در پی برنامه های از پیش تعین شده خود، گام به گام جوامع را به سویی که مورد نظرشان است سوق می دهند.

آنان با محاسبات قوای خود و دشمنشان، وقتی که خود را برنده جنگ ارزیابی کنند، دیگر به تظاهرات و اعتراضات مردم جهان توجهی نمی کنند. نمونه : حملۀ آمریکا به عراق به بهانۀ واهی تسلیحات شیمیائی. میلیون ها نفر در سراسر جهان ، برای پیشگیری از حملۀ آمریکا به عراق، درفوریه و مارس 2003، تظاهرات کردند. ولی گوش جرج بوش هرگز شنوا به فریاد مردم نبود. چون آمریکا منافع خود را در حملۀ به عراق می دید.

در مورد ایران، آمریکا خواهان ماندگاری رژیم ملا است. چون واپسگرا تر از این حاکمیت را نمی تواند در ایران مستقر کند. ولی اسرائیل دیگر توان مزاحمت نیابتی های ایران را ندارد. و می خواهد بی درنگ صاحب اسرائیل بزرگ بشود.

خط سوم، ضد استعمار و ضد اشغال فلسطین، توسط اسرائیل، وپیشروی آن درخاور میانه است. 

خط دوم در مبارزۀ با اسرائیل، از گسترش خرافات، اشاعه واپسگرایی از یکسو، چپاول اموال ملی تحت نقاب مذهب ابا ندارد.  و رژیم ملا یک رژیم دلال است و نه سرمایه دار. و تولید داخلی را از بن نابود کرده و می کند. و فقط بار شدائد است که بر دوش طبقه کارگر می گذارد. و یک رژیم سرمایه داری به مفهوم کلاسیک، با تولیدات صنعتی نیست.

وانگهی بعد از پایان جنگ ایران و عراق، رژیم ملا، چنان سوار مرکب غارت اموال و کشتار اوپوزیسون عدالت خواه شد، که حمایت از آن در هیچ جنگی، برای خط سوم دیگر میسر نیست. و دادن عمر دوباره به این رژیم ضد مردمی ارزیابی می شود.

مبارزه علیه متجاوزین به ایران، وظیفه هر ایرانی است. چون حمله به هر خانه ای باید با ضد حمله جواب گفته شود. ولی این ضد حمله نمی باید به عمر دوباره رژیم ملا بیانجامد. این مشکلی که باید بوسیله ملت ایران حل شود.

در این مرحله تشکل های خط سوم، در گروه های کوچک، در مراکز مختلف، در کوچه ، خیابان، محل کار، دانشگاه و… می تواند مهمترین گام در ایجاد بدنه خط سوم باشد.

خط سوم یک خط واهی نیست. یک واقعیت محکم و موجود، ولی پراکنده است. و متشکل کردن آن ، عاجل ترین وظیفه انقلابیون است.

بارزترین شاخص هدفمند خط سوم، اتحاد و جان بخشیدن به دموکراسی درمیان تمام نیروهای مخالف با نیروهای 1 و2 است. بدون اتحاد و پیوستن  به هم، پیروزی محال است .

در این مقطع، باور جوهر ناب یگانگی، بی تلاش برای اهراز موقعیت برتر برای هر یک از احزاب وسازمان ها، به بدنۀ یک جریان عظیم دموکراسی خواه، جان می بخشد.

خط سومی ها خواهان استقلال و شخصیت ملی و حاکمیت به دست خود ملت است. و از استعمار بیزار است. و از تمام وجوه خود خواهی که استثمار نیز، بخش اقتصادی آن است بیزار است.

وظیفه خط سوم، در مبارزه مسلحانه، رویاروئی با خط یک و دو، و اهراز قدرت است.

خط دو، فرزندان ذکور ملت را مسلح و بزور به جبهۀ نبرد با خط یک خواهد فرستاد. ما اگر در تشکل و آگاهی مردم بطور سریع گام برداریم، خواهیم توانست از این تسلیحات، به نفع اهداف خط سوم که همانا اهراز قدرت و حاکمیت ملی است، برخوردار شویم. و گر

نه، دوباره فرزندان ملت در جبهه ها سلاخی خواهند شد و دوباره رژیم ملا طلبکار تر از پیش به سلطه و غارت خود ادامه خواهد داد.

ولی، رمز موفقیت این جهش بزرگ، مستلزم بکار گیری کلیدی مخصوص است.

در میان تمامی افرادی که در عرصۀ مبارزات از هم دور شده اند، فقط تضاد دیدگاه های فکری، آنان را از هم دور نکرده است. بلکه شکل برخورد، و ناهنجاری های رفتاری و اخلاقی، بیشترین نقش مخرب را داشته است. 

از این رو پیاده کردن خود از برج عاج رویاها، و خاکی شدن و پوزش خواهی ازتمامی دوستان ضد امپریالیستی که روزی با یک حرکت نامناسب دلشان را بدرد آورده ایم و برای همیشه رهایشان کرده ایم، در این مرحله، بزرگترین گام انقلابی برای ساختن آن جریان عظیم تغییر است. پنجاه سال گذشته و اکنون، نسلی برای ایجاد تغییر، در مقابل آخرین فرصت خود ایستاده است.

یا بلوغ سیاسی و پوزش؟

یا قهر قهر تا روز قیامت و باقی ماندن در کودکی سیاسی، و قیومیت امپریالیست ها و نوکرانشان بر ملتی رنج دیده؟

انتخاب با ماست.

در همینجا از تمام کسانی که از هر دو نیروی یک و دو بیزارند، انقلاب آتی ایران می خواهد که به دور و بر خود نگاه کنند. هر کسی را که با اشتباه از خود رنجانده اند، با یک تماس و یک پوزش عمیق و انسانی، با هدف جان دادن به پیکر دموکراسی خواهی ایران، جانشان را از درد پاک کنند. و بگذارند کار تشکل نیروهای تغییر، سامان گیرد. و بدانند تاثیر آن معجزه آسا است.

در میان ما، با رسوبات فئودالیسم در افکار و رفتارمان، فرهنگ پوزش بسیار ضعیف است. و پوزش را کوچک شدن خود می دانیم. و حال آنکه از نظر روانشناسی مدرن در جهان امروز، پوزش، مرهمی بر زخمی است که قبلا ایجاد کرده ایم. و بسیار انسانی وسازنده است. و کلید موفقیت انسان های فهیم است.

نیروهای یک و دو، ( آمریکا و ملا) ، در واقع دو شاخه از یک درخت تناور و فرتوت امپریالیسم هستند. و جنگ ما با نیروهای یک و دو، و شاخه های دو گانه استعمار و امپریالیسم است.

womens-power.farah-notash.com

www.farah-notash.com

Women’s Power

Comments are closed.