یاد بهمن

یاد بهمن

آری... دوباره بهمن آمده

یاد... شوق و شور و ایثار آمده

سینه ها سرشار از عطر آزادی

شکوه همت ...خورشید شادی

مردم دست به دست ...کوچه به کوچه

فریاد هاشون در هم می پیچه

 

تفنگ ها بر دوش ...ککتل ها در دست

شب بود و ولی

هیچ کس نمی گفت... از این وضع خسته است

ماشه ای چکید ...جوانی جان داد

مادری بر خاک ... نعره ای سر داد

آخ پسرم... با صوتی عظیم طنینی غمین

میخکی قرمز رو خاک زمین

 

پاشید بر دیوار...

خون دلیران نیروهوایی

چشم ها شد گریان ... بر لب ها آهی

توی کوچه های اطراف میدون

زن ها می ساختند ککتل با صابون

پیشونی بسته مردان در

سنگر

ناوگان یانکی ... خلیج و لنگر

 

حمله و یورش ... نبض زمونه

رنگ قشنگ رنگین کمونه

اشگ ها... لبخند ها...

از راه رسید

یورش نیرنگ ها

بهار آزادی...!؟

سراب آزادی ...آخ چه گرون بود

خیز وارونه درد ایرون بود

بهار که نه همش خزون شد

بانگ آزادی

توی زندان ها

خون روون شد

 

فرح نوتاش

تهران بهمن 1371

کتاب 2

www.farah-notash.com

Comments are closed.