پل زرد

پل زرد

فرح نوتاش

سپتامبر 2003

 

می دوم تا پل زرد

آخرین پل

بر آیینه مواج و هم رنگ دانوب

معبد پالایش الماس وجود

مأمن صیقل ممن

پر سرخ پرنیان آرزوها در باد

خیز و پرواز بال های زرین خیال

با سلام هر سپیده بر بام

می دوم تا پل زرد

آنجا

آسمانش آبی

پرواز پرنده آزاد

افقش محو در آرامش محض

آبی

آرمیده

در شکوه ابدی

در هم آغوشی رنگ

در دریا

پل زرد

معبد میثاق جوانی

یورش حریر سان همت یادها

و عطر تابناک خاطره ها

دیدن و دویدن

با فرزاد

ایستادن تا دم مرگ

معبد عشق و حماسه

فریاد

گذر از معبد پر راز خطر

جیغ سیاه یک کلاغ یا وحشت

حمله منقرب یک دیوانه

و انزجار از شهوت

یا فوران زهراب هراس

از فراز یک پل

بر فرود جاده ای که می دود تا ته پل

و آخر خط و… آخر خط

تو ای لغزیدن نرم تن رود

و انکسار اولین بوسه زرین

بر بلور ستون های قصر پر جلال آرزوها بر پا

حرکت آرام سپیدی کبوتران

بر گستره آبی آسمان

و رقص قلم طلای خورشید بر سینه سیال آب

همهمه چرخ های پر تلاش زندگی از هر سو

چه بی هراس… چه بی وقفه

و قدم های کشدار مردی با نگاه سرد

همراه سگش بی سایه

می دوم تا پل زرد

Comments are closed.