وحدت چپ
امروزه اما
لزوم پيوستن تمامي جويبارها به هم در ايجاد رودي پرخروش ›حياتي ترازهر زمان ديگر مي نمايد.
لرزش عظيم جامعه جها ني با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به دلايل گوناگون داخلي و عوامل مخرب
مستمر و تاريخي خارجي با بهره گيري ازدلارهاي سيا ل› از رخ دادهاي انكارناپذير معاصراست.لرزشي كه گستره اش شرق اروپاي
سوسياليستي را در برگرفت وپس لرزه هاي آن به همه احزاب وسازمانهاي چپ درجهان نيز سرايت كرد و زمينه ساز دگرگوني هاي
جدي درانان شد.
با بروز جنگهاي منطقه اي كشورهاي بزرگ به خرده كشورهاي متعدد و مخاصم تقسيم شدند. در ارايش كلي نيروها و
صف آرا يي هاي "كه بركه" امپرياليسم امريكا نيز با تاكتيك هاي پيچيده تر به گسيل نيروهاي مسلح زميني، دريا يي ، هوايي،
ماهواره اي وا يده ئولوژيكي پرداخت. وهمچنين با ترفندهاي مكرر› در تسري پي گيرانه ي هدف هاي استراتژيك خود كه هما نا
گسترش سيطره اش برزمين بود› فائق آمد.
در اتحاديه اروپا ، مردم به پا خاسته با تظاهرات ميليوني خود در آرزوي پيشگيري ازسلطه جويي آمريكا بودند، ولي
با هم پيماني بيشتر دولت هاي ليبرال اعضاي ا تحاديه در نا تو، با كوبيدن به نعل وبه ميخ ،درنظاره باقي ماندند.وعملآ گامي موفق
در پيشگيري از تهاجم امپرياليسم امريكا و انگليس به عراق برنداشتند.آمريكا از اوكراين گرفته تا آذربايجان، چچن،يوگسلاوي،
عراق و افغانستان يكسره و بلا منازع پيش رفت وهم اكنون به تخليه بي وقفه چاه هاي نفتي در عراق از يكسو وكشت و برداشت
بي حدوحصر خشخاش وا نواع موادمخدراز سرزمين افغانستان و توزيع مافيا يي آن درجهان سرگرم است.امريكا براي درهم كوبيدن
نيروهاي مردمي ابتدا آنها را خرد وسپس خرد تر كرد واينك انها را پودر و محو ميخواهد.
با يكسويه شدن قدرت درجهان به نفع امپراتوري سرمايه،سرمايه داري درهمه جهان با بي پروايي واطمينان خاطر
بيشتر و با تآكيد بر اتوماسيون ومدرنيزه كردن بيشتر خود،به ايجا د فاصله هاي فزاينده طبقاتي پرداخت.به سود ليبراليسم و
سرمايه داري به باز پس گرفتن امكانا تي كه مردم طي مبارزات خود بدست آورده بودند اقدام كرد. نا سا ما ني هاي اقتصا دي
در كشورهاي فروپاشيده ، موج بزرگ پناهندگان اجتماعي، سياسي وجنگ زده را به دنبال آورد. درهمين حال،رشد سرمايه داري
محلي از يك سو و سلطه وجولان آزادانه امپرياليسم امريكا ازسوي د يگر به آشفتگيهاي كل جامعه انسا ني انجاميد و لايه هاي
مياني و طبقه زحمتكش را تحت فشار قرار دا د.
فقر، بيكاري، فحشا، آدم ربا يي براي سوء استفاده از اعضاء بدن، و سوء استفاده هاي جنسي از كودكان،زنان و جوانان، ترويج
ورشد همجنس گرايي و اشاعه تنوع گرايي هاي جنسي بيمارگونه وبي عشق بورژوازي فرتوت، گسيل برده هاي جنسي ، هجوم
دلالان مواد مخدر و توزيع سرسام آور آن از جمله مصا يب امروز جامعه جها ني اند.
اخراج فزاينده كاركنان وكارگران از شركت ها و كارخانه ها و گسيل كارخانه در بخشهاي مجزا به كشورها يي كه كارگر ارزان
وجود دارد از مشكلات جدي امروز ما ست. رشد مافياي گونا گون با اميا ل خلاف انسا ني و روان پريشانه كه بصورت حالتي
عام پذيرفته شده از پيامدهاي ديگر اين پس لرزه ها هستند.
انسا ن هاي اين دوره بي آ ما ل بزرگ انسا ني، بدون افقي زيبا در پيش رو، گم شده در برهوت پوچي به سر ميبرند.
آن ها با ضعف فزاينده احزاب چپ پس از شكست و فروپا شي بزرگ سوسياليستي در نااميدي عميق و انزوا هستند.
انسان هاي امروز رو به سوي تباهي، پوچي و سياهي ايستاده ا ند. اين است درد بزرگ جامعه انسا ني ا مروز.
انسان با پيش رو داشتن افقي زيبا و اميد براي رسيدن به آ ن ا ست كه نيرومندانه دشواري ها را متحمل مي شود.
انسان ا مروز در بي افقي ، تعا دل خود را از دست داده و به گزافه گويي و دروغ دولت خويش نيز بي اعتنا ست.
او در تنگناي مشكلات و غرق در مصائب اقتصادي، فرهنگي، سيا سي و اجتماعي دست و پا ميزند.
براي نجا ت انسان ، براي ايجا د افق هاي زيبا، براي امروز، براي فردا، براي بودن ، براي حضور، براي ايجاد موازنه رواني
در انسان، براي ايجا د عشق در جهان ، براي ايجاد معني و براي پيش گيري از غرق انسان در دنياي بي محتواي امپرياليستي،
امروزه بايد درست بر خلاف امپرياليسم عمل كنيم، در تقا بل با خرد كردن ها، تكه تكه كردن ها ومتلا شي كردن ها، بايد
به وحد ت و اقتدار، به وحد ت در با زآ فر يني ي عزت انسا ني ا ند يشيد و هرگز هرگز هيچ جوي آبي به تنها يي قا در به
فرونشاندن آ تش تشنگي اين كره سوخته نيست و توان آرام كردن آن را ندارد.
تما مي نيروهاي مجهز به فلسفه علمي و معتقد به قطع بهره كشي ا نسان ازا نسان و رفع بي عد ا لتي هاي پر تبعيض
امپرياليستي ، در نزديكي و اتحاد، بدون شك راه رها يي انسان امروز را خواهند يافت.
فعاليتهاي سكتاريستي، وحدت گريزانه وا نزوا جويانه در را ستاي خوا ست سرمايه داران و ا مپرياليسم جها ني است. قدرت
چپ در وحد ت است .آن كه حلقه هاي وحد ت را سست كند يا بگشا يد، رو يا روي محروما ن و زحمتكشا ن جهان ايستاده
است . امپرياليسم جها ني به تجربه ثا بت كرده ا ست كه قدرت واقعي درا تحا د و وحدت توده ها است. اينك انسان به سوي يك
باتلا ق بزرگ كشانده مي شود. خطرجدي است و غرق آ تي حتمي. وحدت چپ بي گما ن راه رها يي انسان امروز را خواهد
يا فت . پرا كند گي وا نزوا به تضعيف نيروهاي حا مي مردم مي ا نجامد. و تحليل وا ستهلا ك يكديگر، حركت تراژيك وا سفنا كي
بيش نيست.
باهمه اين ناهنجاري ها اما پرسش اين است كه چه بايد كرد؟
بد يهي ا ست در چنين وضعيتي از گروه هاي چپ و معتقدان به فلسفه علمي انتظار ميرود بجاي تآكيد بر اختلا ف هاي
سيا سي و ايد ئولوژيك ، به مشاهده ستاره هاي درخشان و پر قوت نقا ط اشتراك بپردازند و در فرايند وحدت وا تحا د چپ
به توده هاي سردرگمي بيا ند يشند كه غرق درا نواع نا سا ما ني ها و فا قد هرگونه سازمان دهي ، مظلومانه چشم اميد به
يك آلترناتيو قدرتمند مردمي براي نجا ت دوخته ا ند.
اما در ايران
1-حضور حكومت ديكتاتوري وانحصاري كردن زندگي وامكانات آن
گواه: كشتار بي شمار دگرا ند يشان در زندانها،خانه ها وخيابان ها به شكل هاي گوناگون.زنداني كردن،اخراج از
كار، مصادره اموال ، قطع مستمري بازنشستگي، قبضه كردن مشاغل صرفآ توسط ايادي حكومتي.
2-حكومت سرمايه داري تجاري با شكل اسلامي
گواه :اختلاف طبقاتي روزافزون،رشد برجها وكوخهادريك زمان و يك مكان.فقرشديد در تغذيه،پوشاك،دارو، مسكن
وغيره.
افزايش كودكان خياباني،فحشاي بي سابقه كه دامنه اش به زير سنين 12 نيز تسري كرد وسازمانهاي دولتي
براي پنهان كردن اين ننگ سنگسا رهاي هراز چندگاهي را براه مي اندازند.رشد گروه هاي مافيايي و دزدي
بين جوانان، پوشش زنان وديگر ظواهروقوانين حاكم برجامعه.
3-بازي روزانه با نرخ ارزها،طلا وبورس به شكل قمارخانه بزرگ و سركيسه كردن مردم
گواه : سكته وبا خت سرمايه زندگي عده اي از مردم براثر سقوط ارز وطلا و بورس
4-رشد گروه هاي مافيايي در حكومت
گواه : عمل كرد مستمر وزارت اطلاعات
گروه هاي گوناگون اختلاس از بانك ها وادارا ت
واردات و صادرات از بنادر انحصاري جنوب
5-نبود آزادي هاي سياسي
گواه : ممنوعيت احزاب و سازمانهاي دگر انديش
حضور زندانيان سياسي و كشتا ر آ نان
6-پيشگيري از حضور اپوزيسيون واقعي مردم و ايجا داپوزيسيون هاي كاذب مردم فريب
گواه : حضورانواع سازمانهاي مختلف غيردولتي و غيره كه شبانه رشد ميكند و براي ممانعت ازحضور
ا پوزيسيون در صحنه داخلي وبين المللي به كار كذ ب وريا مشغولند.
7-رشد فزاينده مصرف كنندگان موادمخدروفروش آزادانه آن در هر گذر
8-فريفتن مردم با وعده ها و سوء استفاده از جان و مال آنان
گواه : كشاندن فرزندان مردم به جبهه ها و برقرارنكردن عدالت اجتماعي و عدم اجراي وعده ها پس از جنگ.
گرفتن نقد ينه ها واهدايي هاي مردم وخرج نكردن آن براي مردم .به عنوان نمونه: بم ... رودبا ر
9-رشد فزاينده ناهنجاري هاي اجتماعي به دليل نبود قوانين شفاف وانساني وكارآمد
نبودن سازمانهاي دولتي
گواه :آمار دادگاههاي قضايي وجنايي در رشد جرايم وازدحام روزانه مردم در دادگاهها
آماردادگاههاي خاص مدني و طلاق
رشد باندهاي دزدي انسان براي فروش اعضاء بدن
رشد باندهاي آدم ربا براي بهره كشي جنسي
رشوه خواري در بيشتر ارگا نهاي دولتي
10-روان پريشي وافسردگي در بين جوانان
گواه: فرار بي سابقه از خانه
فحشاي باورنكردني در ميان سنين 12-13 به بالا
اعتياد و فروش مواد مخدر در مدرسه ها
مورد تجاوز قرار گرفتن در خانه ها توسط خودي ها(زناي محارم)
اين اشاره كوتاهي به دنياي دردمند ايران است.
از چپ ايران توقع بلوغ و وحدت با توجه به وجود اين همه درد[ از يك سو و واقعيت انكارناپذير تحليل قدرت در انفصال،چه اكنون و
و چه در گذشته هاي تاريخي از سوي ديگر،] نه تنها در خواست بزرگي نيست،كه عين آرزوي زحمتكشان و دردمندان ايران در دفاع
از حقوق پايمال شده ايشان و محرومان جهان است.
با اميد پيروزي و حد ت چپ
فرح نو تا ش
مارس2005
www.farah-notash.com/left-unity
www.farah-notash.com
Left Unity