نوکران استعمار
فرح نوتاش
وین 1392
درماه مسخ تو ...
هنگام محرم
که تمام بلند گوها لالایی خواب را
برای ایستادن و کوفتن به سر و سینه ات
شروع می کردند
وتو ایستاده با دست یا زنجیر
به سرو سینه خود می کوفتی
و گاهی حتا با قمه خون خود می ریختی
استعمار می خندید و می گفت چه خوب
شرق نادان !...
هرگز نگذارید که از خواب بیدار شود
و نوکران ایرانی و دزدش ...همگی مهر پیشانی
طرح پنهانی غارت بانک ها ی تو را می ریختند
وبا قاچاق کالا ...و
واردات از دروازه های پنهانی ...بی گمرک
طرح بریدن جیب ات را
با اجرای طرح دامپ اینگ
تولیدات داخلی روی دستت ماند
کارخانه هایت یکی بعد از دیگری بسته شدند
و کارگرانت بی کار و گرسنه
فرزندان کارگرانت در خیابان ها ول
زنان خانه دارت به تن فروشی برای سفره و نان
و سن دخترانت در فحشا... با سفلیس گلو به ده سال رسید
واردات برنج و گندم و چای ...
ماند روی دستش
حاصل زحمت یک سالۀ... کشا ورز ایرانی
کرم گذاشت برنج ...
عطر ورنگ باخت چای درانبار
شکست کمر زن و مرد با ریشه ها در خاک
بچه بی دارو روی دستانش
مرد از قصه زن و مرد دهقانت
ای دلاور... تا به کی
در خواب هزار ساله خواهی ماند... بر خیز
برای استعمار ...
تحمیق ملل از جنگ بسیار پر سود تر است
کم خرج تر ...بی مخارج لشگر...بی تلفات سرباز
نوکران استعمار ...آماده ...گوش به فرمان ...
دست به سینه...
استعمار هر روز از روز پیش آزمند تر
و برای تحمیق ...طراح نقشه های گسترده
از منبر و مسجد ومدرسه ...دانشگاه
و رسانه های جمعی...سیر نشد
طرح تحمیق را به مهد گودک و شیر خوار گاه کشاند
نرخ بی سوادی را هر روز بالا تر برد
شاد شاد از برداشت... کشت تحمیق جه سود آور بود
ایران شد الگوی تحمیق جهان
حال بیدار شو ای خواب زده
این خواب هزار ساله بنیادت کند
تو بازنده این جنگ نرم شدی
به هراس... آغاز قرض و گدایی ست
این سرآغاز بردگی
برای امپراتوری بانک جهانی ست
بر خیز... و متحد شو
نوبت تودارد سپری می گردد
پیر شده می میری ...و کودکانت می مانند به بردگی در زنجیر
بخیز و اموالت را ز نوکران پس گیر
خود را از چنگ بانک جهانی برهان
قطع کن دست استعمار
بنیاد تمام نوکرانش بر کن