قاضی شریف
برای اکرم پور رنگ
ای بانو...ای قاضی شریف
ای در ادراک عمیق ز جان زنان و مظلومان
تو سپرده ای راه های بس ممتد
در اضطراب و در التهاب
در ستاندن حقوق پایمال گشتۀ محرومان
تو جدا گشته ای ز خود
و همواره ... در هاله های اندیشه
ز چه راهی ... می توان زدود
رگه های بی عدالتی ...از درخت و از ریشه
ای جانت مملو از راز های درد مندانه
و وجود آرامت آشنا با صبر
رنگ توست ... رنگ صفا
و چه دوری ...ز حیله وفریب وریا
در مقابل زور و ظلم تحجر
ایستاده ای چون کوه
تویی... حامی حق و عدالت و حر
و شعور و وجدانت
بیدارو در پیوند عمیق
با هرباوری ... که می نماید انسانت
نگاه هوشیار تو ... آشنا
با افق های نرفتۀ دور
با خم و پیچ جاده های بلند
با گره های نا گشودۀ کور
تو سدی استوار
در مقابل ... هر حیله و زور
تو پلی
از فغان و فریاد و تباهی
به رهایی ... به نور گرم امید
تو جرقۀ مهر
میان دو دست مادرو کودک
تو گلی زیبا
و جدا از هر خار و خسی
تو امید دردمندان
تو فریاد رسی
در دره های تاریک و سیاهی
تو نوری...
نور حیات بخش رهایی
چه خوب دیدم غم به چشمانت
زمانی که رسا نبود کتاب قانونت
در حمایت از بخش عظیم انسانی
در گرفتن دست خسته و لرزانی
این تویی ... نور تابنده
حامی ستم دیدگان ... قرص و کوبنده
دفاع تو... اوج زیبایی ست
تو خود موجی ... موج عظیم و طو فنده
ایستاده در برابرظلمت و پلیدی ها
استواری... محکم ... و پاینده
بلند زی ای الهۀ رحمت
بلند
در اهتزاز باد همواره... پرچم دادگسترعدلت
وشاد ...
قلب پر مهرت
فرح نوتاش
تهران اردیبهشت 1370
Book 2
www.farah-notash.com