سخنی با شما آقایان
فرح نوتاش ( جبهۀ جهانی ضد امپریالیست برای مردان و زنان) قدرت زنان 8 مه 2015
با قدردانی از تمامی مردانی که با اسارت کودکان و زنان در رژیم های اسلامی مبارزه می کنند سخن آغاز می شود.
گاهی اوقات انتخاب مرگ از تحمل شکنجه و تحقیرآسان تر است.
در 37 سال گذشته با ملاحظه و احترام به احساسات مذهبی مردم ، انواع ناروایی های رسیده از حاکمیت در نوکری امپریالیسم انگلیس و بخشی آمریکا را تحمل کرده و از راه های فرعی بسیارسخن گفته شده است.
همه می دانیم، ولی باز از یاد آوری گفته های مارکس در بر خورد با مذهب و نظریات 40 سال پیش جزنی در مقالات چپ ایرانی بسیار سپاسگزاریم.
درشناخت و تجربۀ مارکس بغیر از شناخت تاریخی مذهب در جهان و تراژدی بزرگ جنایت های کلیسای کاتولیک در قرون وسطا، کشف اسکلت های بیشمار زنان و کودکان زیر بناهای کلیسا ها بواسطۀ تجاوز کشیشان به آنان و سپس قتل و دفنشان در همانجا نقش بسیار داشته است. ومذهب به عنوان اهرم فئودالیسم و کاپیتالیسم شناخته شده است.
در هرم مارکسیسم شاهان واشراف وسپس کاهنان آمده اند و حال آنکه مذهب در کشور هایی مثل ایران اهرم امپریالیسم شده و حتا اگر ظاهرا نظام سلطنتی بوده، شاهان در اعمال قدرت بدون رضایت ملایان فلج بوده اند. چه قاجار درفئو دالیسم چه نیمه صنعتی اواخر پهلوی. شاه و ملا زیر سلطۀ مستقیم امپریالیسم انگلیس و بعد آمریکا بوده اند.
مثل معروف انگلیسی می گوید ؛« یک مرد عاقل ، همۀ تخم مرغ ها یش را در یک سبد نمی گذارد». در ضمن این که نفوذی هایشان در تمام احزاب و سازمان ها و خانقاه ها و هر کجا که بویی از حرکت بوده حضور داشتند و دارند. ترور شخصیت های سیاسی و فرهنگی و هنری ایران مثل میرزادۀ عشقی، احمد کسروی و رزمارا و منصور، همواره به دستور فراموسیون های صهیونیست انگلیس و اجرای مذهبیون بوده است. این که ملا ها علیه صهیونیست اند دروغ بزرگی است. نمونه ؛ کمک بی اجازه از بودجۀ ملت ایران به حماس (از تولیدات صهیونیسم) برای سال های بسیار و تقویت آن در مقابل الفتح و جبهۀ خلق . و اتحاد امروز حماس با عربستان صعودی علیه شیعه های
یمنی و ایران، رویارویی امپریالیست های آمریکا و انگلیس کاملا مشهود است.
پادشاهان ایران بعد از افشار بازیچه های امپریالیسم بیش نبوده اند . در چنگ شیعه ای که ساختۀ
شیخ صفی الدین اردبیلی وشرکاء و با پرداخت انگلیس فرم هرم بخود گرفته و زیر سلطۀ انگلیس در آمده است. تا پایان قاجار هماهنگی کامل بین کانال های سلطه، شاه و ملا وجود داشته و تضادی در بین آنان نبوده است. و با همکاری هم تمام جنبش های مردمی را سرکوب می کرده اند. حتا ملا، سلسلۀ قاجار و تمام شازده های مفتخور حقوق بگیر فرو رفته در گنداب رذالت و فساد را که با دستبرد به یک سال رنج دهقانان مظلوم زندگی می کردند را به پهلوی ها ترجیح می دادند. و این واپسگرایی او را در مقابل رضا شاه که از همان اوان حکومت هوادار فاشیسم هیتلری شد قرار می داد . او چون آتا ترک با گرایش به دیدگاه فاشیسم هیتلری که با صنعتی بس مدرن تر از صنعت انگلیس پا به میدان می گذاشت، خود را از زیر یوغ انگلیس تاج بخشش بیرون کشید. و این تضاد آشتی ناپذیر بین او و ملایان انگلیسی مربوط به ایران که نه ، تضادی بود بین امپریالیسم بریتانیا و فاشیسم برای سلطه بر جهان. اعدام بسیاری از ملا ها توسط رضا شاه بواسطۀ همین تضاد بود. این تضاد تا زمانی که رضا شاه توسط متفقین به افریقا تبعید شد و محمد رضا زیر چتر انگلیس تاجدار شد ادامه داشت. از 1320 تا 1332 آرامش نسبی و هارمونی بین دو کانال سلطه موجود بود. مصدق علیه انگلیس بود (و آمریکا را آزادیخواه می دانست و به راز بمباران هیروشیما و ناکازاکی نا واقف). پس ملا در کنار مصدق نبود . بعد از انقلاب هم نام خیابان پهلوی را که مردم در جریان انقلاب به نام مصدق کرده بودند به ولیعصر تغییر داد.
آمریکا با کودتای خود حکومت قانونی مصدق را ساقط و شاه را که حال دیگر آمریکایی بود باز گرداند. از آن تاریخ دوباره ملا ها به دستور انگلیس شروع به یورش کردند . و چون شاه آمریکایی بوده و آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی رهبر امپریالیست های جهان ، این حرکت ملا ها یک حرکت ضد امپریالیستی توسط چپ ایران و جهان تعبیر شد. و حال آن که ضد امریکایی بودن آنان برای وابستگی اشان به امپریالیسم انگلیس بوده است. این رقابت بین امپریالیست ها از دیدگاه ها پنهان بود و هنوز نیز هست. و این رژیم استعماری با پنهان کاری شدید توانسته خودش را ضد امپریالیست جا بزند. محک راست و دروغ اگر در گذشته پنهان بود، امروز بس آشکار است.محک ضد امپریالیست بودن خدمت به توده های زحمتکش مردم است. وحال آنکه بر علیه شعار معروف و توده پسند خمینی « ما یک موی کوخ نشینان را به همۀ کاخ نشینان نمی دهیم » فاصله های طبقاتی با اجرای بر نامه های صهیونیستی و سیاست بانک های صهیونیستی در ایران نجومی شد . و دزدی و چپاول ، غارت و کشتار مردم اهرم حکومتی. درست عین برنامۀ امپریالیست ها.
پس آن چه که ما در این برهه معاصرآن هستیم اعمال کلونیالیسم مذهبی برجوامع آسیا و آفریقا از طرف امپریالیست های آمریکا و انگلیس است. پس در این مرحله بالاجبار، پاره کردن این ماسک برای نشان دادن چهرۀ واقعی امپریالیست پشت آن، لازم می آید. و این اهرم مبارزاتی ما ست. البته هر چه که علیه خواست آنان مطرح شود با گفتن اینکه قران را سوزانده و تحریک گلۀ ،به لگد مال کردن گوینده مبادرت خواهند کرد. و این ما ییم که می سوزیم و راه خود را باید از درون این آتش پیدا کنیم. و با ابتکار همگانی امان دسیسه های ملایان امپریالیستی را خنثا کنیم.
شاید برای شما آقایان که در رأس همۀ چپ جهان و ایران قرار داشته و دارید معنای ازدواج با کودکان ، به دلایل بسیار روشن تفاوت های آناتومیک زیاد مفهوم نباشد. ولی ما زنان مرگ را بر این ظلم فجیع به عنوان قانون یک مملکت یا ممالک بسیار در جهان ترجیح می دهیم. و انتقام از متجاوز به کودکانمان در ما غریزی است.
گواه ؛ همین امروز فریناز خسروی از مهاباد است ، که مرگ را به تحمل تجاوز ترجیح داد و خود را از پنجرۀ طبقه پنجم به بیرون پرتاب کرد. اسید بر صورت دختران و زنان برای تحمیل حجاب استعماری به پاشند و یک عمر بی صورتمان کنند و اراذلشان گله وار بر زنان و دختران بتازند و آنان را تکه پاره کنند و بعد بسوزانند که قران را سوزانده است. و کودکان بی پناهمان را بردۀ جنسی و شکنجه کنند ، که ما باید مراعات احساسات مردم را بکنیم . و قدرت زنان که این هارا می بیند و می نویسد رادیکال است ! ویا اینکه زنان رادیکال باید ....
خیر آقا ، اینچنین نیست . قدرت زنان که اصلا هیچ ربطی به مبارزات صنفی زنان ندارد به صراحت شما را محکوم به فلج بودن عواطف انسان دوستانه می کند. و از کراهت مشمئز کنندۀ آن بیزار است.
ما علیه تمامی ظلم هایی که امپریالیست های انگلیس و آمریکا توسط نوکرانشان بمردم جهان تحمیل می کنند وزیر نقاب اسلام سیاسی وبا تحقیر ملل شیادانه به پیشبرد مقاصد خود مشغولند فریاد می شویم . ما که جبهۀ جهانی ضد امپریالیست هستیم علیه این ماسک مذهبی که ریشۀ ما می سوزاند و فرزندان مردم را با تزریق بلاهت به اعماق چاه جمکران می برد تا بانکهایش را خالی کند و کارگرانش را گرسنه نگه دارد و و به کودکانش در خیابان ها تجاوز کند، مبارزه می کنیم.
شما آقایان، چند قرن لازم دارید تا با اتحاد خود بجنبید وبه طبقۀ کارگرخدمت کنید؟ روزمرگی شما پوسیده و کهنه است و اوراق تان خسته کننده و ملال آور .
اکثرشما آقایان در رویای رسیدن به قدرت و انحصاری کردن آن در محیطی که مر کزش شما باشید ، جایی برای حرف نگذاشته اید. خود خواهی در شما اولین حرف را می زند. (و مردان چپ ایرانی در هیچ انگاشتن زنان مبارز، بس جلوتر از مردان چپ اروپایی هستند !) ما از شنیدن و تکرار جنگ های دیروز بجای جنگ امروز بیزاریم. ما امروز به خوبی امپریالیسم و نوکران او را می شناسیم . ما درد امروز کارگر را می شناسیم و کودک کار و تجاوز های به او درد امروز ماست . و کینه های دیروز شما را دست و پاگیر ومزاحم راه فردا می یابیم. گویی ریشه های عشق در دل شما جایش را به کینه و نفرت داده است.
به تازگی آقایانی دیگر نیز پا به عرصۀ مبارزات کارگری گذارده اند. آن ها معتقدند کارگران خود باید حزب خود را تشکیل دهند و با این احزاب و سازمان های چپ خرده بورژوازی، هرگز نباید متحد شوند.با کمال تأسف باید گفته و شنیده شود که این افراد در تعریف طبقه و کارگر، یا از شناختی بر خوردار نیستند و یا با شعار های سوپر انقلابی و هدف بی راهه به میدان آمده اند. جدا کردن خرده بورژوازی از طبقۀ کارگر کار تازه ای نیست. در تمام ایام و ممالک با زندان و اعدام، نیت امپریالیسم جهانی همین جدایی بوده است. و چون موفق نشده، دست بدامن مذاهب برای تحمیق توده ها و جدایی طبقه کارگر از خرده بورژوازی شده است. و شما باید از خود به پرسید که چرا خواست امپریالیسم را اشاعه و دنبال می کنید؟
کارگران عموما به لحاظ تحمیل نقش محول کار بازویی بر آنان در جوامع سرمایه داری، امکان کار فکری را به اندازۀ دلخواهشان ندارند. و کار فکری طبقۀ کارگر را عموما روشنفکران قشرخورده بورژوازی با اختیار نقش محقق و انسان دوستانۀ خود و پیوستن و دفاع از طبقۀ کارگر انجام می دهند . مارکس ولنین از این دسته اند. ولی انگلس از طبقه سرمایه داران، ولی در خدمت طبقۀ کارگر بوده است. ما به قشر خورده بورژوایی که خود را به رایگان در خدمت طبقۀ کارگر گذارده نه تنها حق اهانت نداریم، بلکه احترام بسیارمی گذاریم و به آنان افتخار هم می کنیم که بجای پرداختن به خوشی های خاص قشر خود، به مبارزات سیاسی می پردازد و دفاع از طبقۀ کارگر را عهده دار می شوند . و نظریه پردازان چپ جهان اکثرا خورده بورژوا هستند . افرادی نیز از خورده بورژوازی به طرف بورژوازی می روند و در خدمت آنان در می آیند. مثل هیتلر و برژینسکی.
و ایجاد تشکل تازه، جز از حزب کمونیست سراسری ، کاری بسیارعبث است.
قدرت زنان که حکومت ایران و تمامی حاکمان و جنبشهای اسلامی را در خدمت امپریالیست های انگلیس و آمریکا می داند و امپریالیسم را دشمن واقعی انسان می شناسد هرگز وابستگان امپریالیست ها را در میان چپ تحمل نخواهد کرد. و آن را اتحاد مستقیم با امپریالیسم ارزیابی می کند.
قدرت زنان برای حقوق زنان نمی جنگد . بلکه بر علیه امپریالیسم و نوکران اسلامیزه شده اش در
مبارزه است. مسئلۀ امروز انسان فقط تضاد کار و سرمایه نیست. بلکه اشاعۀ جهالت ، محو تاریخ
مدنیت و تحقیر نژاد پرستانۀ انسان در شرق و آفریقا ست که باید استخوان هر بورژوا را هم بسوزاند. ما سد راه آقایانی که مستقیم می خواهند انقلاب سوسیالیست در جهان بکنند اصلا که نیستیم، بفرمایید این گوی و این میدان ، کمکتان هم می کنیم. و می بخشید اگر خللی در رویاهای شما ایجاد شده. فکر کردیم دشمن اصلی شما هم امپریالیسم است! شما چطور مبارزات کارگری را در جهنم اختناق جامعۀ غرق در چنگال مذهب متصور می شوید؟ آیا این اوهام شما وابسطه به مرکزیت خود و سازمان شما نیست که به سراب منتهی می شود؟
قدرت زنان، از موضع جبهۀ جهانی ضد امپریالیست وارد کار زار شده است. در این مرحله مبارزۀ کمونیست ها نیز نمیتواند جدا از مبارزات ضد امپریالیست و اسلامیست هایشان باشد. . اگر روزی کشور ها تک تک به تغییر رژیم هایشان و ایجاد حاکمیت های سوسیالیستی مبادرت می کردند ، امروز می بینیم که همۀ آن ها تحت فشار بیش از حد امپریالیسم ، مجبور به تغییر جهت شده اند. مسئله سوسیالیسم فقط می تواند جهانی حل شود. برای همین قدرت زنان از تمامی انسانها از هر قشر و طبقه در کل زمین می خواهد که بر علیه امپریالیسم متشکل شوند. خواست قدرت زنان در مقالات اولیه آمده است . ولی بطور خلاصه مبارزه علیه امپریالیسم امریکا و انگلیس و نوکران اسلامیست آنان مهمترین گام این مرحله است . و از کمونیست ها می خواهد که به فعال شدن در این جبهه و یافتن متحدین آتی خوددر همین جبهه در عرصۀ راستین عمل مبارزاتی بیاندیشند. این جبهۀ 99% های جهان، علیه امپریالیسم است.
دختران اسیدی با رسالت رفتن شجاعانه بدون ماسک و عینک به میان مردم افشاگر ذات پلید این رژیم اند. چهرۀ آنان نشان داغ جاودانۀ سینۀ ما علیه رژیم ملایان شیعه انگلیسی درایران است. آن ها نمرده اند تا ما از سکوت خود شرم کنیم. و ماسک مذهب را از چهرۀ کریه ملایان نوکرانگلیس و تازه آمریکایی های سبز پاره کنیم .
مذهب امری خصوصی است و اصلا حق حکومت ندارد.
زنده باد اپوزیسیون واقعی ضد امپریالیسم درانگلیس
www.farah-notash.com Women’s Power