دو سئوال و اتحاد مرحله ای

دو سئوال و اتحاد مرحله ای

جبهۀ مردم برای نجات ایران خط سوم

اعلامیه شمارۀ 63

پنجم مهر ماه = 27.09.2021

نمایش تغییر حاکمیت در افغانستان در اوت دوهزار و بیست ویک توسط آمریکا، از نیمه سکولار مستعمره ، به نومستعمره، با حاکمیت ارتجاع مذهبی، با همان طرفند جیمی کارتربرژینسکی، هزارو سیصدو پنجاه و هفت در ایران، استراتژی تغییر نیافته آمریکا را به وضوح نشان می دهد.

همچنان که آمریکا در افغانستان به غنی دستور داد تا برود ، و به ارتش آموزش دیده توسط ناتو دستورعدم مقاومت داده شد، آمریکا به محمد رضا شاه در ایران نیز عدم حمایت خود را اعلان، و دستورعدم مقاومت به ارتش رژیم شاه در مقابل اسلامیست ها داده شد.

روح اله خمینی را، با شعار: ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست، وارد ایران کردند. و دولت جدید با نیروهای ملی مذهبی شروع بکار کرد. و بلوای تحمیل ولایت فقیه در اساسنامه از همان اوان در مجلس موسسان شروع شد. که امروز چتر امت پرور سیدعلی بر تمام بلاد تحت استعمار انگلیس برای احیای سلطۀ مجدد، با همت انجمن حجتیه گسترده است.

ولی شعار “حزب فقط حزب اله – رهبر فقط روح اله” ، با تصفیه قدم به قدم، تا به امروز، به سلطۀ کامل انجمن حجتیه ، شاخۀ فرامسونر انگلیس انجامیده و توانسته هر سه قوه ، مقننه، قضائیه و مجریه، بعلاوۀ 5 نیروی مسلح، زمینی، هوایی، دریایی ، پلیس و بسیج را به طور کامل تحت سلطۀ خود در آورد

شعار آزادی – استقلال – جمهوری اسلامی، در خفقان – استعمار– جمهوری اسلامی متبلور شده است. و تمامیت خواهی اسلامیسم ثابت شده است. از این رو انتظار دولت فراگیر از طالبان، مثل انتظار شیرینی از نمک است.

نزدیک به نیم قرن است که ملایان ایران تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به خاک و خون کشیده اند. و مردم بسیاری را در زندان های قتل عام کرده اند. و اموال ملی را به تاراج برده اند. و در کشور های” ای” مستعمرات سابق انگلیس سرمایه گذاری های هنگفت برای خود و بچه هایشان کرده اند ولی هرگز ضربۀ متقابل از طرف اپوزیسیون ایران اعم از چپ یا راست دریافت نکرده اند. و در واقع اپوزیسیون حزبی و سازمانی گزارشگرو منتقدی بیش نبوده اند. از این رو به جرات می توان گفت که اپوزیسیون منفعل، 43 سال ناظر خون ریزی و دزدی ملایان بوده و فقط جیغ کشیده و غافل از زدن ضربه ای بوده اند. و مردم دلاور منفرد در تظاهرات به ابتکار خود مبارزه کرده اند.

حال شرایطی برای اتحاد فرا گیر در حال شکل گیری است. و دوباره ماشین فلج کن انتقاد بجای همراهی، به راه افتاده تا منفعل گرداند. و شانس نفس کشیدن بیشتر را به رژیم هیولا بدهد. و همواره دیده شده است که چطور با منطق سوپر کمونیسم راه را برای ابقای رژیم ملا هموار کرده اند.

هدف این مقاله کمک در جهت اتحاد نیروها و ایجاد مرکزیتی واحد برای تغییر است..

اگر چپ متحد می بود، مبارزه به شکلی ایدال طی مسیر می کرد. ولی در شرایطی که چپ پراکنده، قادر به اتحاد وایجاد تغییر نیست، راه رهایی به اتحاد ملی محول می شود.

برخی مخالف اتحاد همه هستند. چون موفقییت مبارزات ملی را در رهبریت آن توسط حزب کمونیست می دانند و چون چنین چیزی موجود نیست، با این که در تمام نشریاتشان “نابود باد جمهوری اسلامی” دیده می شود ولی عملا ماندن با رژیم ملا را به هر تغییری ترجیح می دهند. و برخی دیگر دعوت به دادن شانس به مبارزات کارگری می کنند. و اتحاد بصورت همگانی را تایید نمی کنند.

در این جا دو سئوال مطرح می شود:

ماندن با سرمایه داری مذهبی غارتگر وابسته به امپریالیسم

یا، اتحاد وسیع ملی و ایجاد حاکمیتی سکولار دمکراتیک

این قلم معتقد است که سوسیالیسم ناجی انسان و جامعه است. ولی وقتی زمینه برای دستیابی به آن، طی سالیان دراز بدست نیامده، پس نیاز شدید به تغییر، جایگزین دیگری را می تواند انتخاب کند.

رویاها همواره زیباتر از واقعیت ها هستند.

ولی مادامیکه چپ هنوز متحد و مقتدر نشده، اتحاد ملی می تواند راه تغییر را بگشاید.

ملت رنج دیدۀ ایران بیش از این توان تحمل ملا و تاب تحقق رویاهای سازمان ها را ندارد.

در مقابل دو سئوال، انتخاب بر اساس شناخت و مقایسه میسر است.

ماهیت واقعن ارتجاعی- استعماری اسلامیسم.

انگلیس بعد از انقلاب صنعتی نه تنها با تجاوز به ممالک، مستعمرات فراوانی برای خود دستو پا کرد ، بلکه با دستکاری و ایجاد انحراف در مذاهب، تصوف ، یوگا ،عرفان، بعد از آن سوسیالیسم و کمونیسم، و نفوذ به درون هرحزب و تشکل و سندیکایی ،اهرم کم خرج تری را برای سلطه خود بر جهان بکار گرفت. و با تجاوز و استعمار 200 سالۀ خود در هندوستان این حیلۀ را علیه مردمان مسلمان از آنجا و آنزمان شروع کرد. دلیل اساسی برای هرمی کردن ادیان و مطیع کردن رهبران مذاهب و قطب های عرفانی ، یوگی ، مدیتیشن و سپس دفورمه کردن سوسیالیسم و کمونیسم با تشکیل شعبات انحرافی، مثل انواع تروتسکیسم و …، به بند کشیدن ملل و سلطه برجهان و منابع زیر زمینی کشورها بوده است. این اهرم استعمار بعدها توسط آمریکا، تا به امروز به کار گرفته شده است.

تئوری کمر بند سبز اسلامیستی به دور زمین، ارتقاء شاخه های اسلام سیاسی شده توسط انگلیس و آمریکا، علیه رشد و حاکمیت سوسیالیسم و کمونیسم در آسیا، خاورمیانه و آفریقا بوجود آمده و بکار گرفته شده است. هدف آن عقب نگه داشتن جوامع، و کشتار نیروهای ضد سرمایه داری در این ممالک، و سلطه بر معادن جهان است. تمام این سازمان ها اسلامی ترروریست هستند. چون باید با دستور رسیده از طرف امپریالیست رهبرشان سریع هر کسی که دستور قتلش آمد بکشند. مثل طالبان در افغانستان، که 20 سال به فرمان آمریکا به کشتن افغان ها مشغول بوده است و امروزبه حاکمیت گمارده شده است. دورۀ کنونی ارتقاء اسلامیست ها، توسط جیمی کارتر و مشاور و نظریه پرداز کاخ سفید برژینسکی لهستانی، با اولین انقلاب رنگی در جهان، به رنگ سیاه در ایران شروع شده است. وظیفۀ شماره یک این حاکمیت های مذهبی سرمایه داری مبارزه با سوسیالیسم و کمونیسم است. به همین دلیل تحت این نظام ها، تشکل های کارگری به عنوان حزب طبقۀ کارگرجان نمی گیرند.

در این نظام ها غارت اموال ملیِ آزاد، و کشتار هر معترضی به نام دین و خدا آزادتر است. از این رو انتظار معجزه از کارگران یک رویا بیش نیست.

و لی در نظام سکولار دموکراتیک، مثل نظام های اروپا، تضاد کار و سرمایه باقی است.ولی شستشوی مغزی،غارتگری و امت پروری وجود ندارد. به نام دموکراسی

یک نیمچه آزادی هایی موجود است.

آمریکا برای عقب تر بردن جامعه، رژیم شاه را با رژیم ملا عوض کرد. پس نظام اسلامیستی بیشتر به نفع امپر یالیست ها و بیشتر به ضرر ملل است.. .

. ولی هر دو نظام سرمایه داری هستند

در جایی که لیبرالیسم بیش از هزار سال مدرن تر و پیشرو تر از اسلام سیاسی است. و در آن احزاب حق فعالیت و شرکت در انتخابات آزاد را دارند. و تمام این سازمان ها و احزاب چپ می توانند تک تک وارد میدان انتخاباتی شوند. و شاید بتوانند کاری برای طبقه کارگر انجام دهند. کندن از اسلام سیاسی خود گام بزرگی به نفع طبقۀ کارگر است.

و در ثانی انتخاب این راه مانعی در ادامۀ فعالیت کارگران نمی باشد. حتا این راه باید هر کمکی که توانست به جنبش کارگری بکند. و این راه مطلقا در رقابت با جنبش کارگری نبوده ، بلکه مدد کار و راهگشای آن است.

در یکی از مقالاتی که اخیرا علیه اتحاد همگانی نوشته شده است گفته : بگذارید ببینیم کارگران چه می کنند. یک شانس به کارگران بدهیم.

اگر منتظر معجزه از کارگرانی که در حال مبارزات سندیکالیستی هستند و ماه ها حقوق نگرفته اند هستید، پس بر حزب طبقه کارگر خط بطلان کشیده اید. البته مبارزات صنفی کارگران بسیار بر حق ، مثبت، و در کشوری که مبارزات کارگری به هیچ وجه مجاز نیست، بسیار قابل تحسین است و باید توسط همه حمایت شوند ولی بار سنگین این تغییربزرگ وظیفۀ ملتی است و نه یک طبقه..

سیاست خارجی.

آمریکا نه تنها حکومت اسلامی را برای کشور های جنوب می خواهد، حتا با تحریم های بعدی ، دست و پای آن حاکمان را می بندد. تا بیشتر در قعر نابودی بروند.

طالبانی را که خود آورده، خود نیز تحریم می کند! و طالبان از روسیه می خواهد تا در رفع تحریم ها وساطت کند! مثل اینکه تحریم ها شامل حال خود روسیه نشده اند؟!

ولی یک اصل اساسی را هرگز نباید از یاد برد. این که آمریکا و اقمارش هستند که بشریت را دچار این همه بدبختی می کند. لیبرالیست ها بطور کلی گرایش به آمریکا و غرب دارند. پس در اتحاد ملی، تاکید جدی بر استقلال ایران لازم است. در انقلاب ضد استعماری هندوستان رهبری به دست حزب کمونیست نبود. ولی انقلاب پیروز شد. پس می شود بدون مرکزیت حزب کمونیست نیز به سلطۀ ملایان خاتمه داد. در هندوستان مبارزۀ رو در رو با استعمار انگلیس در پیش بود. در ایران مبارزه با نوکران انگلیس.

اتحاد مرحله ای

هیچ اتحادی ابدی نیست. و هر اتحادی برای هدفی و دارای مدتی است.

اتحاد شمارۀ یک ملی: با شرط ضد ارتجاع مذهبی وعدم وابستگی به هر دولت خارجی، می تواند شکل گیرد. وظیفۀ آن ایجاد مرکز فرماندهی و ابزار تماس با مردم برای سرنگونی، ایجاد دولت موقت و تشکیل مجلس موسسان است.

اتحاد شمارۀ دو : شرکت در دولت موقت و ایجاد شرایط انتخابات آزاد با شرکت وسیع احزاب و سازمان ها برای دولت اصلی. .

مسلم است که بیش از 90% مردم ایران خواهان آزادی، برابری، توسعه و عدالت اجتماعی هستند. از این رو هر قدر اتحاد سازمان ها و احزاب چپ مدافع حقوق آنان، وسیع تر ومنسجم تر باشد، در تدوین قانون اساسی بیشتر خواهند توانست منافع آنان را تامین کنند. .

برای دوری از رویاهای غیرعملی باید اوضاع جهان و نیروی خود را از نظر دور نکرد. و دست از رها کردن مردم در منجلاب تیره روزی برداشت. 43 سال گذشته است.

جبهۀ مردم برای نجات ایران ، مخالف حیف و میل نیروها است. با آرایش صحیح می توان از تمام نیروها برای تغییر استفاده کرد.فقط اتحاد است که معجزه می کند. والا، باید تا ابد تماشاچی قلدری ملایان، فرو رفتن جامعه در لجن هزاران ساله تاریخ و فتنۀ

امپریالیسم بود. از اتحاد نهراسیم. کار مشترک، جهت ما را یگانه خواهد کرد

بیائید این شانس همکاری را بهم بدهیم و از این منجلاب ملتمان را نجات دهیم.

این که صد نفر در تظاهراتی خود جوش شرکت جویند یا یک میلیون نفر، با این که از نظر کمی تفاوت عظیم موجود است ولی تغییری کیفی و اساسی حاصل نخواهد شد.

تغییر فقط و فقط با ایجاد مرکزیت متحد هدفمند میسر می شود.

بیائید از پیروز مندان شویم

www.farah-notash.com

Women’s Power

Comments are closed.